محل تبلیغات شما



مقطع ابتدایی به حق از حساسترین مقاطع تحصیلی است. کار کردن با دانش آموزان در این مقطع نیاز به تبحر خاصی دارد. دانش آموزان مقطع ابتدایی در فاصله سنی 11-6 سالگی هستند. معلم برای کار در این مقطع  نیاز به آشنایی با ویژگی های این کودکان دارد. هر چند آشنایی همکاران با این ویژگی ها در سطح بالایی است، اما به منظور آشنایی بیش از پیش ویژگی های کودکان 11-6 ساله ارائه می گردد.

 

ویژگی های کودکان 11- 6 ساله

کودکان در سنین 11-6 سالگی دارای ویژگیهای خاص فکری، روحی،روانی،جسمی و عاطفی هستند .آگاهی از این ویژگیها برای هر نوع مطالعه ای در این زمینه اامی است. اینک به بیان این خصوصیات عاطفی و روانشناختی دانش آموزان سنین 11-6 ساله  می پردازیم. 

 کودکان ابتدای این دوره را با ورود به دبستان آغاز می کنند. در انتهای این دوره نیز تغییرات مهم روانی و جسمانی روی می دهد که نگرش ها، ارزشها و رفتار کودک را به نحوی تحت تأثیر قرار می دهد. این دوره یک مرحله حساس و مهم برای میل به فعالیت و پیشرفت در فرد است، یعنی در این دوره عادت به کم کاری و یا پر کاری و یا کار متناسب در فرد به وجود می آید و در طول زندگی بزرگسالی نیز پابرجا می ماند. این دوره سن گرایش به گروه است به همین جهت روانشناسان این دوره را سن همانند سازی نامگذاری کرده اند. همچنین این دوره را سن خلاقیت نامگذاری کرده اند، هرچند شالوده خلاقیت در سنین پایین تر شکل می گیرد اما استفاده از آن در فعالیت های ابتکاری در این سنین به وجود می آید.از طرفی این دوره سن بازی نامگذاری شده است. بازی ها در این دوره بسیار گوناگون و متنوعند. بازی های این دوره خصوصیات بازیهای دوره های قبل و بعد را توأمان دارند(سیف و دیگران1373، صص283-281). در این دوره ویژگیهای عاطفی و شناختی و شناخت این ویژگیها بسیار اهمیت دارد. شناخت این ویژگیها به ویژه در سنین دبستان دارای اهمیتی مضاعف است. رفتارهای ورودی شناختی حدود نصف واریانس پیشرفت تحصیلی را توجیه می کنند. این امر در مورد رفتارهای ورودی عاطفی 25 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی است که رویهمرفته حدود75 درصد واریانس پیشرفت تحصیلی را توجیه می کنند (سیف1386،  صص145-137). همچنین آگاهی از ویژ گی های حرکتی کودکان ما را در برخورد و راهنمایی بیشتر این عزیزان در دروس مختلف یاری خواهد کرد.

 

ویژگیهای عاطفی کودکان11-6 ساله

کودک همچنان که رشد می کند در هر دوره ویژگی های عاطفی معینی پیدا می کند که او را با دوره های قبل یا بعد متفاوت می سازد. به طور کلی می توان گفت که واکنش های عاطفی کودکان در این دوره واکنش های خوشایند و مطلوب است. خنده های کودکان در این دوره زیاد می شود و در بیشتر اوقات آنها شاد هستند. کودکان در این دوره مرتب در حال جنب و جوش هستند و گویا لحظه ای آرام و قرار ندارند. این قبیل واکنش های عاطفی اغلب در نزد بزرگسالان به صورت ناخوشایند و نامطلوب تعبیر و تفسیر می شود در حالی که نشانه شادی و سازگاری خوب کودکان می باشد (کرمی نوری و مرادی1372، ص111، سیف و همکاران1375، ص319).

واکنش های عاطفی کودکان در این دوره به جهاتی با واکنش های عاطفی کودکان در دوره قبل تفاوت دارد:

1 – در این دوره فرد یاد می گیرد که چگونه واکنش های عاطفی و هیجانی خود را کنترل نماید، خصوصیتی که در دوره قبل وجود نداشت.

2 – در این دوره واکنش ها بیشتر جنبه انسانی و روانی به خود می گیرد در حالی که در دوره قبل حول محور اشیاء و وسایل مادی دور می زد. در دوره قبل واکنش ها بیشتر جنبه عمومی داشت اما در این دوره جنبه اختصاصی پیدا می کند.

3 – در دوره قبل واکنش ها بیشتر به صورت عملی و حرکتی ظاهر می شد، در حالی که در این دوره واکنش ها بیشتر زبانی و کلامی می شود. به طور کلی واکنش ها در دوره قبل بیشتر مستقیم و آشکار بود در حالی که در این دوره بیشتر رمزی و غیرمستقیم می شود. کودک در این دوره اگر خشمگین شود ممکن است واکنش عاطفی خود را بیشتر به صورت کج خلقی یا قهر نشان دهد و یا حتی ممکن است رفتاری کاملاً عادی نشان دهد در حالی که در درون خشمگین و ناراحت است (کرمی نوری و مرادی1372، صص113-111). کنترل عواطف درونی از ویژگی های این دوره است. بازی، خنده، گریه و گفتگو با همسالان درباره حوادث و مسائل راههای تخلیه هیجانات در این دوره اند (سیف و دیگران1375، ص324). علت کنترل عواطف انگیزه مورد پذیرش واقع شدن در محیط است که موجب تعدیل رفتار و سازگاری با محیط هم می گردد (احدی و بنی جمالی1376، ص210).

گر چه این دوره، کودک نسبتاً آرام و عاطفی است (سیف و دیگران1375، ص321)، اما شکست و ناکامی در انجام وظایف و ی نیازها، تخلیه نشدن هیجانات در بازیها و یا منع بازی، بیماری، خستگی زیاد، جدایی یا مرگ والدین، مهاجرت و تغییر محل ست و تغییر محل مدرسه می تواند آشفتگی کودکان را در پی داشته باشد (کرمی نوری و مرادی1372، صص113-111). علاوه بر اینها ساعات مختلف شبانه روز، به هم خوردن برنامه غذایی، محیط اجتماعی، میزان هوش، روابط خانوادگی و آرزوها و تمایلات و انتظارات کودکان در بروز عواطف آنان مؤثرند (احدی و بنی جمالی1376، صص234-232).

 

ویژگیهای شناختی کودکان 11-6 ساله

 در سنین دبستان کودک تفکری عینی گرا دارد. در مرحله عملیات عینی بسیاری از محدودیت های تفکر مربوط به مرحله پیش عملیاتی از بین رفته اند. تفکر کودک بیشتر بر اصول منطقی و عینی گرایی استوار است. آنان قادرند به تفکر قیاسی بپردازند. در این مرحله کودکان می توانند مفاهیم کمیت و عدد را درذهن نگهدارند و قادر به تشکیل مفاهیم فضا و زمان و طبقه بندی اشیاء هستند، اما هنوز وابسته به عملیات عینی بر روی پدیده هایی که با آن سروکار دارند هستند (هترینگتون و پارک1373،ج1، ص593). کودکان همچنین  به دستکاری نشانه ها و علائم می پردازند.کم کم قادر به استنتاج عینی منطقی می شوند.کودک از طریق دستکاری علائم و نشانه ها به تبیین وضع پدیده ها می پردازد.هنوز فکر کورک محدود به پدیده های عینی است.او با کمک علائم می تواند به طبقه بندی و ردیف سازی اقدام نماید، خواندن و نوشتن و حساب کردن را یاد بگیرد. البته میزان استفاده کودک از روشهای نمادی،کلامی،ریاضی و دیگر چیزها به هوش او هم بستگی دارد.کودک واقعیات را به کمک علائم تفسیر می کند.او به نگهداری ذهنی رسیده است و تغییر ناپذیری محتوا علی رغم تغییر شکل را درک می نماید. هر چند خودمیان بینی کودک نسبت به قبل کم شده است اما هنوز تفکر او از واقعیت های محسوس جدا نیست. افزایش ظرفیت های شناختی کودک منجر به بهبود روابط اجتماعی وی می گردد. او می فهمد که دیگران احساسات،علائق و تفکرات متفاوتی دارند. کودک می تواند خود را جای دیگران بگذارد و دیگران را درک می کند. در حالی که بزرگترها واقعیات را مبنای آزمون فرضهای خود قرار می دهند کودک دبستانی عکس این عمل را انجام می دهد. او فرض های خودش را صحیح می داند و هر جا تفاوت نظریاتش را با واقعیات احساس کند به تعبیر مناسب دیگری دست می زند. ناتوانی تفکیک فرضیات و واقعیات در کودک یک تفکر اسرار آمیزی بوجود می آورد. او واقعیات را به راحتی می پذیرد و هنوز دست به آزمایش فرضیاتش نمی زند (سیف و دیگران1376 ، صص94-93). همچنین کودکان در این سنین حوادث ساده را تعریف می کنند، به توضیحات ساده عملی راجع به حوادث روزانه و معما و طنز علاقه دارند. به نمایشنامه علاقه مندند و مایل به ایفای نقش در نمایشنامه ها هستند. در نقاشی ها از خلاقیت خود استفاده می کنند. کنجکاو هستند و به یادگیری علاقه مندند. در بازیهای گروهی شرکت می کنند و در گروههای کوچک می توانند به فعالیت بپردازند. دارای اعتماد به نفس و صمیمیت هستند. مسئولیت های کوچک را قبول می کنند. مقررات بازی را رعایت می کنند. از زورگویی و تحکم بدشان می آید. به فعالیت بیش از نتیجه آن علاقه دارند. به یادگیری شوق دارند. بازی ابداع می کنند و هنگام بازی قوانین آنرا تغییر می دهند. با آشنایی با خواندن و نوشتن و حساب مفاهیم او گسترش می یابد. در ابتدا به جنسیت اهمیتی نمی دهد ولی با بزرگتر شدن به بازی با همجنس علاقه مند می شود. ظرفیت حافظه کوک بتدریج افزایش قابل توجهی می کند. با بزرگتر شدن تفکر کودک هم انتزاعی تر می شود (شرفی 1375، صص161-157). به طور کلی انگیزه آموزش در بین دانش آموزان دبستانی بسیار نیرومند است و وظیفه معلمان اوج دادن به آن است. بچه های دبستانی گذشته از درستی و یا نادرستی ، پاسخ دادن به پرسش ها را دوست دارند. کم کم در برخورد با دیگران و تواناییهای تحصیلی تفاوتهای جنسیتی نیز نمایان می شود (نعمت اللهی1386، صص16-15). کودکان و بویژه کودکان سالهای نخستین دبستان از طریق کار با اشیاء، مواد و پدیده های عینی به خوبی فرا می گیرند. در این سالها بهره گیری از کلمه و دیگر نمادها کارآیی لازم برای بالا بردن درک را ندارد. دادن فرصت هایی برای دستکاری، عمل، لمس و احساس کردن اجسام  به کودکان کمک خواهد کرد تا از مفاهیم و رابطه ها درک بهتری داشته باشند (گیج و برلاینر1374، صص203-202). در این دوره تغییرات مهمی در تکلم کودکان روی می دهد؛ خزانه لغات کودک به سرعت افزایش پیدا می کند، تلفظ کودک اصلاح می شود، جمله سازی ها اصلاح می شود، علاقه به ارتباط کلامی با دیگران افزایش می یابد و همراه با آن درک و فهم کودک هم بهتر می شود، محتوای تکلم کودک از خودمحوری» به سمت تکلم اجتماعی پیش می رود و پرگویی های دوره قبل جای خود را به گفتار انتخابی و گزینشی می دهد(کرمی نوری و مرادی1372، صص105-104).

 

ویژگیهای حرکتی کودکان 11-6 ساله

کودک با مهارتهای حرکتی که در دوره قبل کسب کرده است پا به این دوره می گذارد و در این دوره مهارتهای متنوعی را فرا می گیرد. تفاوتهای جنسی در انواع مهارتهایی که کودکان فرا می گیرند و همچنین در میزان پیشرفت آنها مؤثر است. دختران در مهارتهایی که دربرگیرنده ماهیچه های ظریف تر است نظیر نقاشی، خیاطی، بافندگی و . بر پسران برتری دارند، در حالی که پسران در مهارتهایی که در برگیرنده ماهیچه های درشت و سفت می باشد مانند پرش، پرتاب توپ، شوت زدن با توپ و. بر دختران برتری دارند (کرمی نوری و مرادی1372، ص102). در اواسط کودکی، کودکان در پریدن، لی لی کردن و مهارتهای پرتاب توپ بهتر می شوند. کودکان پایه سوم و چهارم هنگام مسابقه دو، به سرعت دور میدان می دوند، از روی طنابها به سرعت می پرند، حرکات ظریف و دشوار لی لی کردن را به خوبی انجام می دهند، توپ فوتبال را لگد می زنند و دریبل می کنند و هنگامی که با نوک پا از لبه های باریک رد می شوند به خوبی می توانند تعادل خود را حفظ نمایند. این مهارتهای گوناگون حاصل پیشرفت در چهار مهارت اساسی انعطاف پذیری، تعادل، چالاکی و نیرو است. رشد حرکات ظریف نیز در سالهای دبستان بهبود می یابد. در سال اول دبستان اغلب کودکان می توانند بنویسند اما اندازه نوشته های آنان کاملاً بزرگ است و این بدان جهت است که به جای مچ و انگشتان از کل دست استفاده می کنند. نقاشی های کودکان نیز در اواسط کودکی پیشرفت زیادی می کند. کودکان در پایان سالهای پیش دبستانی می توانند خیلی از شکل های دو بعدی را کپی کنند. کم کم نشانه هایی از عمق در نقاشی های آنان دیده می شود. مثلاً اشیای دور را کوچکتر از اشیای نزدیک می کشند. در حدود 9 تا 10 سالگی بعد سوم نیز در نقاشی های آنان دیده می شود (برک1386، صص407-406) .

مهارتهای حرکتی را در این دوره به چهار نوع می توان تقسیم نمود:

1 – مهارتهای فردی: منظور از مهارتهای فردی، فعالیت هایی است که هدف آنها کمک به خود فرد باشد. این مهارتها نباید مانند سنین قبل از دبستان به کمک دیگران انجام شود.

2 – مهارتهای اجتماعی: مقصود از مهارتهای اجتماعی، آن دسته از فعالیت هاست که هدف آنها کمک به دیگران است. نمونه این مهارتها در مدرسه شامل تمیز کردن محیط کلاس و مدرسه، پاک کردن تخته، کمک به مربیان و مسئولین مدرسه در برگزاری برنامه ها و همچنین فراهم نمودن مقدمات بازیهای گروهی است.

3 – مهارتهای تحصیلی: منظور مهارتهایی است که یادگیری آنها در آینده شغلی فرد تأثیر گذار است. نمونه این مهارتها نقاشی، خیاطی، ترسیم، طراحی و . می باشد.

4 – مهارتهای بازی: در این دوره کودکان باید در بازیهایی نظیر انداختن و گرفتن توپ، شنا، دوچرخه سواری و . مهارت یابند. البته باید خاطر نشان کرد این مهارتها در همه دوره ابتدایی اهمیت یکسانی ندارند. برای مثال مهارت بازی در ابتدای این دوره دارای اهمیت زیادی است در حالی که در انتهای این دوره تفریحات و سرگرمی ها جای آن را می گیرد (کرمی نوری و مرادی1372، صص103-102).

 

ویژگیهای اجتماعی کودکان 11-6 ساله

 بقای کودک وابسته به دیگران و تماس با آنان است. کودک بعد از تولد و در نخستین سالهای زندگی کاملاً به دیگران وابسته است. با افزایش سن از میزان اتکای کودک به دیگران کاسته می شود اما این نیاز همچنان باقی می ماند و فرد بدون تماس با دیگران قادر به ادامه زندگی نیست. با گذشت زمان روابط کودک با دیگران افزایش می یابد و با اشخاص بیشتر و گوناگونی آشنا می شود و از آنها بهره مند می گردد.

بازی، گروههای همسالان و روابط خانوادگی نقش مهمی در اجنماعی شدن کودک در این دوره بر عهده دارند. بازیهای ساختنی مانند ساخت وسائل با اشیاء مختلف؛ بازیهای اکتشافی مانند کشف جاهای جدید در خارج از خانه؛ جمع آوری اشیاء؛ بازیهای ورزشی و بازیهای سرگرم کننده مانند مطالعه، معماهای مصور و شکل های مصور خنده دار، رادیو و تلویزیون، رؤیاهای روزانه و خیالبافی انواع مختلف بازیهای مورد علاقه کودک را تشکیل می دهند (سیف و دیگران 1375 ، صص338-325). کودک در اثر بازی با همسالان حالات خودخواهی را از دست می دهد با سازگاری با گروه دوستی، مشارکت و تشریک مساعی را فرا می گیرد و از طریق تقلید حرکات و گفتار دیگران خود را با موازین اجتماعی منطبق ساخته و می کوشد همانند دیگر مردم باشد. این سن را سنین گروه سازی» نام نهاده اند (احدی و بنی جمالی 1376، صص249-247). در این دوره میل به گروه همسالان به شدت افزایش می یابد. کودک از بازی و برادر در خانه قانع نمی شود. در این دوره یک یا دو دوست نیز برای کودک کافی نیست و آنها دوست دارند به صورت دسته ای و گروهی با همسالان بازی کنند. اعضای گروهها معمولاً از میان همسالان و همجنسان انتخاب می شوند. جنس، شخصیت، مدرسه، معاشرت خانواده و ترتیب تولد در انتخاب همبازی و رفیق مؤثرند. تمایل به همانند سازی با اعضای گروه معمولاً در ده و یازده سالگی به اوج خود می رسد اعضا باید رفتار جامعه پسندی داشته باشند و  معمولاً کاملترین و برترین فرد را به عنوان رهبر انتخاب می کنند. (سیف و دیگران1375، صص329-325). سن، هوش زیاد، ظاهر برازنده، خصوصیات جسمانی مورد ستایش در گروه، ماجراجویی، گرایش شدید به رهبری، پذیرش مسئولیت، جوانمردی، عدالت و سازگاری اجتماعی پسندیده به عنوان ویژگی های رهبر مطلوب شناخته می شود (احدی و بنی جمالی1376، ص260).  در این سن کودکان به دلیل داشتن اخلاق واقع گرا ممکن است به قواعد بازی بیش از حد اهمیت بدهند و درک اینکه قواعد بازی چرا و چگونه باید با موارد خاص انطباق یابد برایشان دشوار است. در این سن رقابت، لاف زدن و دعوا فراوان یافت می شود. کودک معمولاً یک دوست دائمی دارد و ممکن است یک دشمن نیمه دائمی هم داشته باشد. مقایسه کودکان با یکدیگر صحیح نیست و خوب است که کودک با خودش مقایسه شود (بیلر1376، ص157). اصولاً سازگاری با محیط مدرسه برای کودک بسیار دشوار است؛ سرکشی، زودخشمی، خشونت، پر جاروجنجال بودن و به طور کلی عدم اعتدال در رفتار در کودکانی که برای اولین بار به مدرسه گام می گذارند ناشی از تغییر ناگهانی محیط است اما پس از سازگاری با محیط با بازیافتن استقلال و اعتماد به نفس، رفتارشان بهبود می یابد (احدی و بنی جمالی1376، ص250).

کودکان در سنین 11-6 سالگی دارای ویژگیهای خاص فکری، روحی، روانی، جسمی و عاطفی هستند. آگاهی از این ویژگیها برای هر گونه مطالعه ای در مورد کودک اامی است. در بالا به طور مبسوط به این ویژگی ها پرداخته شد؛ اینک به جمع بندی این ویژگی ها می پردازیم:

 

1 – این دوره سن گرایش به گروه است.سن همانند سازی است. سن خلاقیت است. سن بازی است. (احدی و بنی جمالی1376، ص250).

2 - کودکان شادند. کودکان پر جنب و جوشند. (کرمی نوری و مرادی1372، ص111، سیف و همکاران1375، ص319).

3 - دارای کنترل درونی عواطف و هیجانات می شوند. (کرمی نوری و مرادی1372، صص113-111).

4 -  واکنش ها زبانی و کلامی است. واکنش ها رمزی و غیر مستقیم است. کرمی نوری و مرادی1372، صص113-111).

5 - بازی، خنده، گریه و گفتگو با همسالان درباره حوادث و مسائل راههای تخلیه هیجانات در این دوره اند. علت کنترل عواطف انگیزه مورد پذیرش واقع شدن در محیط است. (سیف و دیگران1375، ص324).

6 -  در سنین دبستان کودک تفکری عینی گرا دارد. (هترینگتون و پارک1373،ج1، ص593).

7 -  آنان قادرند به تفکر قیاسی بپردازند. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

8 - در این سن کودکان وابسته به عملیات عینی بر روی پدیده هایی که با آن سروکار دارند هستند. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

9 - کودک از طریق دستکاری علائم و نشانه ها به تبیین وضع پدیده ها می پردازد. کودک واقعیات را به کمک علائم تفسیر می کند. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

10 – کودک به نگهداری ذهنی رسیده است و تغییر ناپذیری محتوا علی رغم تغییر شکل را درک می نماید. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

11 -  تفکر او از واقعیت های محسوس جدا نیست. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

12 - افزایش ظرفیت های شناختی کودک منجر به بهبود روابط اجتماعی وی می گردد. او می فهمد که دیگران احساسات، علائق و تفکرات متفاوتی دارند. کودک می تواند خود را جای دیگران بگذارد و دیگران را درک می کند. (سیف و دیگران1376 ، صص94-93).

 13 - کودکان در این سنین حوادث ساده را تعریف می کنند، به توضیحات ساده عملی راجع به حوادث روزانه و معما و طنز علاقه دارند. (شرفی 1375، صص161-157).

14 - به نمایشنامه علاقه مندند و مایل به ایفای نقش در نمایشنامه ها هستند. (شرفی 1375، صص161-157).

15 - در نقاشی ها از خلاقیت خود استفاده می کنند. کنجکاو هستند و به یادگیری علاقه مندند. (شرفی 1375، صص161-157).

16 - در بازیهای گروهی شرکت می کنند و در گروههای کوچک می توانند به فعالیت بپردازند. (شرفی 1375، صص161-157).

17 - دارای اعتماد به نفس و صمیمیت هستند. مسئولیت های کوچک را قبول می کنند. (شرفی 1375، صص161-157).

- مقررات بازی را رعایت می کنند. از زورگویی و تحکم بدشان می آید. (شرفی 1375، صص161-157).

19 - به فعالیت بیش از نتیجه آن علاقه دارند. (شرفی 1375، صص161-157).

20 - به یادگیری شوق دارند. بازی ابداع می کنند و هنگام بازی قوانین آنرا تغییر می دهند. (شرفی 1375، صص161-157).

21 - کودکان در ابتدا به جنسیت اهمیتی نمی دهد ولی با بزرگتر شدن به بازی با همجنس علاقه مند می شود. (شرفی 1375، صص161-157).

22 - ظرفیت حافظه کوک بتدریج افزایش قابل توجهی می کند. با بزرگتر شدن تفکر کودک هم انتزاعی تر می شود. (شرفی 1375، صص161-157).

23 - انگیزه آموزش در بین دانش آموزان دبستانی بسیار نیرومند است. (نعمت اللهی1386، صص16-15).

24 - بچه های دبستانی گذشته از درستی و یا نادرستی، پاسخ دادن به پرسش ها را دوست دارند. (نعمت اللهی1386، صص16-15).

25 -  کودکان و بویژه کودکان سالهای نخستین دبستان از طریق کار با اشیاء، مواد و پدیده های عینی به خوبی فرا می گیرند. دادن فرصت هایی برای دستکاری، عمل، لمس و احساس کردن اجسام  به کودکان کمک خواهد کرد تا از مفاهیم و رابطه ها درک بهتری داشته باشند. (گیج و برلاینر1374، صص203-202).

26 -  خزانه لغات کودک به سرعت افزایش پیدا می کند، محتوای تکلم کودک از خودمحوری» به سمت تکلم اجتماعی پیش می رود و پرگویی های دوره قبل جای خود را به گفتار انتخابی و گزینشی می دهد. (کرمی نوری و مرادی1372، صص105-104).

27 -  در سال اول دبستان اغلب کودکان می توانند بنویسند اما اندازه نوشته های آنان کاملاً بزرگ است و این بدان جهت است که به جای مچ و انگشتان از کل دست استفاده می کنند. (برک1386، صص407-406) .

28 - بازی، گروههای همسالان و روابط خانوادگی نقش مهمی در اجنماعی شدن کودک در این دوره بر عهده دارند. کودک در اثر بازی با همسالان حالات خودخواهی را از دست می دهد با سازگاری با گروه دوستی، مشارکت و تشریک مساعی را فرا می گیرد و از طریق تقلید حرکات و گفتار دیگران خود را با موازین اجتماعی منطبق ساخته و می کوشد همانند دیگر مردم باشد. (سیف و دیگران 1375 ، صص338-325).

 29 - در این دوره میل به گروه همسالان به شدت افزایش می یابد. اعضای گروهها معمولاً از میان همسالان و همجنسان انتخاب می شوند. جنس، شخصیت، مدرسه، معاشرت خانواده و ترتیب تولد در انتخاب همبازی و رفیق مؤثرند. (سیف و دیگران 1375 ، صص338-325).

30 -  تمایل به همانند سازی با اعضای گروه معمولاً در ده و یازده سالگی به اوج خود می رسد اعضا باید رفتار جامعه پسندی داشته باشند. (سیف و دیگران 1375 ، صص338-325).

31 - در این سن کودکان به دلیل داشتن اخلاق واقع گرا ممکن است به قواعد بازی بیش از حد اهمیت بدهند و درک اینکه قواعد بازی چرا و چگونه باید با موارد خاص انطباق یابد برایشان دشوار است. (بیلر1376، ص157).

32 - در این سن رقابت، لاف زدن و دعوا فراوان یافت می شود. بیلر1376، ص157).

33 - اصولاً سازگاری با محیط مدرسه برای کودک بسیار دشوار است؛  عدم اعتدال در رفتار در کودکانی که برای اولین بار به مدرسه گام می گذارند ناشی از تغییر ناگهانی محیط است. (احدی و بنی جمالی1376، ص250).

ومن الله التوفیق»

 

منابع

- احدی، حسن و بنی جمالی، شکوه السادات(1376).روانشناسی رشد(مفاهیم بنیادی در روانشناسی رشد کودک)، چاپ و نشر بنیاد، چاپ دهم

- برک،لورا ای(1386). روان شناسی رشد(از لقاح تا کودکی)، ترجمه یحیی سید محمدی، نشر ارسباران، چاپ نهم .

- بیلر، رابرت(1376). کاربرد روانشناسی در آموزش، ترجمه پروین کدیور، تهران، مرکز نشر دانشگاهی.

- سیف، سوسن؛ کدیور، پروین؛ کرمی نوری، رضا و لطف آبادی، حسین(1376).روانشناسی رشد(1)، انتشارات سمت، چاپ هفتم .

- سیف،علی اکبر(1386).روانشناسی پرورشی نوین: روانشناسی یادگیری و آموزش،انتشارات دوران،ویراست ششم.

- شرفی،محمدرضا(1375).مراحل رشد و تحول انسان؛به ضمیمه مقدمه ای بر دیدگاه اسلام در مورد رشد،سازمان چاپ و انتشارات وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی،چاپ ششم.

- کرمی نوری، رضا و مرادی، علیرضا(1372). روان شناسی تربیتی، دوره کاردانی تربیت معلم، درس مشترک کلیه رشته ها، کد1019، چاپ شرکت اُفستسهامی عام» .

- گیج،نیت ل و برلاینر،دیوید سی(1374). روان شناسی تربیتی، ترجمه خوی نژاد، غلامرضا؛ طهوریان، جواد؛ لطف آبادی، حسین؛ منشی طوسی، محمدتقی و نظری نژاد، حسین ، نشر پاژ، چاپ اول .

- نعمت اللهی، فرامرز(1386). ادبیات کودک و نوجوان (شناسایی، ارزشیابی و ارزشگذاری)، شرکت چاپ و نشر کتاب های درسی ایران، چاپ سوم.

- هترینگتون.ای میویس و پارک، راس. دی(1373). روان شناسی کودک از دیدگاه معاصر، ترجمه جواد طهوریان، احمد رضوانی، محمدحسین نظری نژاد، علی آخشینی، امیر امین یزدی و خوشه کسرایی،انتشارات آستان قدس رضوی، چاپ اول .


1. یک آغاز اثرگذار

5 دقیقه آغازی درس، می تواند شروع موثری برای کل طول کلاس باشد. یکی از بهترین روش های این است که معلم شروع به فهرست کردن آنچه در آن روز در کلاس مطرح خواهد شد، نماید به این ترتیب دانش آموزان می توانند خود را برای آنچه در پیش رو خواهند داشت آماده نمایند. قدم دوم آن است که معلم اهداف آموزشی یا سوالات مهم را در مورد مبحث درس طرح کند یا روی تخته بنویسد به این ترتیب دانش آموزان می توانند اهداف درسی را متوجه شوند و پس از اتمام کلاس، میزان رسیدن به اهداف را بسنجند. در آخرین مرحله، معلم می تواند یک یا چند مسئله را برای دستگرمی یا ورود به مبحث درس مطرح نماید و با بحث و بررسی سوال و پاسخ های احتمالی، ذهن دانش آموزان را درگیر مبحث درسی نماید.

 

2. معرفی سرفصل ها از راه های مختلف

درس را به روش های مختلف معرفی کنید. استفاده از روش های تدریس مختلف و با ابزارهای ارائه متفاوت می تواند موضوع درسی را برای اکثر دانش آموزان قابل فهم نماید. برای مثال تنها کافی نیست که در مورد درس به صورت کلامی صحبت کنید، نشان دادن یک فیلم کوتاه، کشیدن یک تصویر روی تخته، استفاده از رنگ ها و اندازهای مختلف روی تخته، یا حتی طرح یک مثال نمادین می تواند، توجه دانش آموزانی با سبک های یادگیری متفاوت را نسبت به موضع درس جلب نماید.

 

3. حل مسئله از راه های مختلف

در یک کلاس درس ایده آل، معلم قادر است یک مسئلۀ واحد را به شیوه های مختلف حل کند و دانش آموزان را تشویق می کند که هر یک راه حل های خلاقانه خود را برای حل مسئله امتحان کنند. هر چه راهبردهای مختلف و بیشتری برای نگاه کردن به یک مسئله و حل آن به ذهن دانش آموزان برسد، به همان میزان قابلیت آنها برای درک جوانب مختلف مسئله نیز افزایش می یابد به این ترتیب آنها درگیر حفظ کردن یک فرمول یا یک راه حل نمی شوند بلکه بالعکس سعی می کنند، برای هر مسئله راه حل های مختلفی را بیازمایند.

 

البته باید بپذیریم که تشویق دانش آموزان به ساختن راه حل های مخصوص خودشان برای حل مسئله تا حدی نیز می تواند باعث ایجاد نگرانی و اضطراب در معلم ها باشد. ممکن است معلمان شرکت کنند که شاید دانش آموزان اشتباه کنند یا راه حل های نامناسبی را امتحان کنند یا از منطق نادرستی استفاده کنند. اما منافع توانمند کردن دانش آمزوان برای تجربه ساختن راه حل های فردی برای حل مسائل بسیار بیش از مضرات آن است. بنابراین اگر به عنوان یک معلم نمی توانید یا نمی خواهید همیشه از این روش استفاده کنید اما هر از گاهی استفاده از این روش، می تواند به احساس اعتماد به نفس و تسلط بر موضوع در دانش آموزان کمک کند.

 

4. نشان دادن کاربرد

هر معلمی به خوبی می داند یکی از موثرترین روش های برای یاد دادن یک مبحث درسی، نشان دادن کاربرد آن در عرصه عمل و در دنیای واقعی است. زمانی که دانش آموزان نحوه کاربرد یک مسئله را در جهان واقعی و در دنیای اطراف خود می بینند، با آن ارتباط برقرار کرده و کمتر دچار فراموشی می شوند. اما در یک کلاس ریاضی، پیدا کردن کاربرد مباحث درسی در دنیای واقعی و زندگی روزمره همیشه ساده نیست. بنابراین اگر نتوانستید مصادیقی را در دنیای واقعی بیابید دست کم می توانید کاربرد آن مفهوم ریاضی را در سایر مباحث ریاضی یا علمی نشان دهید. برای مثال اگر پیدا کردن مصداق عملی برای درس مشتق دشوار است، می توانید کاربرد آن را در درس انتگرال نشان دهید. به این ترتیب به دانش آموزان کمک می کنید ارتباطات بین مباحث درسی را در ذهن خود زنده و فعال نگه دارند.

 

5. به اشتراک گذاشتن استدلال ها

در صورتی که یک معلم بخواهد از میزان یادگیری و درک مطلب دانش آموزان اطمینان حاصل کنید، یکی از بهترین روشها، گوش دادن به نحوه استدلال آنها است. تنها کافی نیست که روش حل مسئله را به صورت نوشتاری و روی کاغذ ببینید اگر واقعا بخواهید که نحوه تفکر و مراحل رسیدن به پاسخ نهایی را آنچنان که دانش آموز تصور کرده و پیموده درک کنید، لازم است که دست کم دقایقی از وقت کلاس را به بحث و بررسی شفاهی در مورد نحوه حل مسائل اختصاص دهید. از دانش آموزان بخواهید روش حل مسئله را با صدای بلند برای همکلاسان خود توضیح دهند به این ترتیب نه تنها روش و طرز فکر آنها برای شما مشخص می شود بلکه دیگر دانش آموزان نیز می توانند با افکار و استدلال ها و راه حل های مختلف برای مسائل ریاضی رو به رو شوند و به یک یادگیری جمعی دست یابند.

 

6. به پایان بردن کلاس با یک جمع بندی کوتاه

هر کسی ممکن است در طول کلاس، ناگهان رشته کلام را از دست بدهد یا دچار حواسپرتی شود و بخشی از درس را متوجه نشود. بنابراین بهترین راه برای به پایان بردن 7 دقیقه آخر کلاس، یک جمع بندی نهایی کوتاه از مطالب ارائه شده قبل از به صدا درآمدن زنگ تفریح است. می توانید از این چند دقیقه مهم و حساس برای یکی از این سه کار  استفاده کنید:

 

- یک خودارزیابی مختصر و سریع از میزان یادگیری مباحث درسی: دانش آمزوان می توانند میزان یادگیریشان از مبحث درسی را از بین 1 تا 5 نمره گذاری کنند.

- مروز اهداف آغازین درس و یک معرفی کوتاه از آنچه در جلسه آینده مورد بحث قرار خواهد گرفت.

- مرور پیشاپیش تکلیف شب برای از بین بردن ابهامات یا سوالات ممکن

منابع :

1- کتاب معلم ( راهنمای تدریس ) ریاضی اول دبستان.

2- کتاب معلم ( راهنمای تدریس ) ریاضی دوم دبستان.

3- کتاب معلم ( راهنمای تدریس ) ریاضی سوم دبستان.

4- کتاب معلم ( راهنمای تدریس ) ریاضی چهارم دبستان.

5- کتاب معلم ( راهنمای تدریس ) ریاضی پنجم دبستان.

6- کلیات روشهای و فنون تدریس ، امان ا صفوی.

7- مهارت های آموزشی و پرورشی ، دکتر حسن شعبانی


تبلیغات

محل تبلیغات شما

آخرین ارسال ها

آخرین جستجو ها

ماراببخش